هوش معنوی چیست؟ روش های تقویت آن

راهنمای مقاله

هوش معنوی چیست؟ روش های تقویت آن

هوش معنوی توانایی مختص بشر برای آگاهی از خود، محیط و توانایی‌هایش برای معنابخشی به زندگی، مواجهه با مشکلات و استفاده از منبعی بالاتر از خرد و معنویت است. این نوع هوش از سنین پایین در کودکان شروع به رشد می‌کند و نقش مهمی در رشد معنوی و کیفیت زندگی بزرگسالی آنان دارد. در این مطلب از مجله تخصصی آریاکید، به ابعاد مختلف هوش معنوی در کودکان و روش‌های تقویت آن می‌پردازیم.

هوش معنوی چیست؟

هوش معنوی یا Social Quotient چیست و چه مفهومی دارد باید گفت یکی از دلایلی که بسیاری از تعاملات ما چشم‌انداز ندارند، این است که فقط بر مبنای یک نوع سرمایه، یعنی سرمایه‌ی مادی هستند. حقیقت این است که چنان‌چه هریک از سازمان‌هایی که می‌خواهیم واردشان شویم، بخواهند در کوتاه‌مدت موفق شوند، به انواع مختلفی از سرمایه‌های مالی نیازمندند. اما تعاملات برای این‌که در بلندمدت ثبات داشته‌باشند، مستلزم ۲ نوع دیگر سرمایه، یعنی اجتماعی و معنوی، هستند. این سرمایه‌ها به کیک عروسی شبیه‌اند. لایه‌ی بالایی سرمایه‌ی مادی، لایه‌ی میانی سرمایه‌ی اجتماعی و لایه‌ی پایینی سرمایه‌ی معنوی است که وظیفه‌ی پشتیبانی هر ۳ را دارد (به ۳ نوع سرمایه (Three Forms of Capital) مراجعه کنید). در ادامه بیشتر به این ۳ سرمایه و همچنین هوش معنوی و تاثیر آن بر زندگی و محیط کار می‌پردازیم.

هوش معنوی و هوش وجودی

ایمونز در سال 1999 ادعا کرد که طبق نظریه هوش های چندگانه گاردنر، هوش معنوی معیارهای یک روش هوش مستقل را برآورده می‌کند و آن را می‌توان در میان هوش های چندگانه گاردنر قرار داد. گاردنر با این نظر مخالفت کرد و هوش وجودی را به عنوان جایگزینی برای هوش معنوی پیشنهاد کرد.

هوش وجودی یا هوش هستی گرا به عنوان توانایی ایجاد سیستمی از باورها و ارزش‌ها شناخته می‌شود که به فرد اجازه می‌دهد معنای وجودی زندگی و جنبه وجودی هر موقعیت را تشخیص دهد.

اگرچه گاردنر هوش وجودی را به عنوان جایگزینی برای هوش معنوی و هوش اخلاقی پیشنهاد می‌کند، اما به دلیل فقدان معیارهای علمی قابل سنجش، آن را در مدل هوش های چندگانه خود لحاظ نکرد. گاردنر معتقد است که هم محدودیت‌های نظری و هم محدودیت‌های عملی، هوش معنوی  را به ساختاری بسیار بحث‌برانگیز در ادبیات روان‌شناسی تبدیل می‌کند.

هوش معنوی به عنوان توانایی برای حل مشکلات، جستجوی معنا و بیان ارزش‌ها درک می‌شود اما هوش وجودی نیز چنین است. در نگاه اول، هوش معنوی و هوش وجودی بسیار شبیه هم به نظر می‌رسند، اما با بررسی دقیق‌تر می‌توان گفت که هوش وجودی مفهومی گسترده‌تر از هوش معنوی است.

نسبت بهره معنوی و هوش اخلاقی

با اینکه هوش اخلاقی و هوش معنوی وجوه مشترکی دارند اما به طور کلی متفاوت هستند. در حالیکه هوش معنوی به توانایی‌های مرتبط با رویکردهای ذهنی برای معنابخشی به ابعاد مختلف زندگی مربوط می‌شود، هوش اخلاقی را می‌توان توانایی درک درست از نادرست و عمل بر اساس آن تعریف کرد. به این ترتیب، هوش اخلاقی چارچوبی را برای رفتار صحیح فراهم می‌کند.

هوش اخلاقی بیشتر به فضایل انسانی مثل همدلی، وجدان، مدارا، انصاف و امثال آن مربوط می‌شود. در حالیکه هوش معنوی به رویکرد و ذهنیت ما در مورد معنا، ارزش و غایت ابعاد مختلف زندگی مرتبط است.

پس به طور خلاصه می‌توان گفت که هوش معنوی توانایی ذهنی و شناختی معنابخشی به زندگی است اما هوش اخلاقی توانایی تشخیص و انجام رفتار درست است.

فواید توسعه هوش معنوی

این نوع هوش کارکردها و فواید مختلفی در زندگی انسان دارد که از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • همان طور که شما این هوش را توسعه می‌دهید به معنای عمیق‌تر وقایع زندگی پی می‌برید و احساس می‌کنید که همه چیزها به هم متصل و باهم در ارتباط هستند.
  • اگر توانایی ذاتی برای دسترسی به منابع بالاتر خرد را دارید، شروع به اتصال به شهود و حکمت درونی خود خواهید کرد.
  • در حال حاضر بیشتر حضور خواهید داشت. شما قادر خواهید بود روابط عمیق‌تر و معنی‌داری با دیگران برقرار کنید و هر بار که به راهنمایی نیاز دارید، از سطح بالاتری از آگاهی به راهنمایی دسترسی پیدا کنید.
  • شما انعطاف‌پذیرتر خواهید بود. خواهید فهمید که زندگی مسیری خیرخواهانه است که شما را راهنمایی می‌کند تا با بیان برتر روح خود زندگی کنید. و اینکه هر چالش و شکست فقط راهی است که شما را در مسیر درست زندگی قرار می‌دهد.
  • احساس شادمانی و آرامش بیشتری خواهید داشت و مطمئن خواهید بود که همه  به شما برای پیروزی در مسیر رشد معنوی، یاری می‌رسانند.
  • دانستن اینکه عشق بر همه مصیبت‌ها غلبه می‌کند، اینکه شما هرگز تنها نیستید و به دلیل بسیار مهمی وارد این سیاره شده‌اید.
  • دقیقا می‌دانید که چگونه به پیشرفت دیگران کمک کنید. شما قادر خواهید بود مستقیما با آنها ارتباط برقرار کنید. و درک واضح‌تری از وضعیت و اهداف معنوی آنان خواهید داشت.
  • هنگامی که هوش معنوی را توسعه می‌دهید، به طور کل‌نگر با جهان هماهنگ می‌شوید و دیگر توسط محدودیت‌های ساخته دست بشر محدود نخواهید شد.

کودکی، مقطعی مناسب برای تقویت هوش روحانی و معنوی است.

تقویت هوش معنوی در کودکان

هنگامی که به دنیای معنوی خود اشاره می‌کنیم، منظورمان اغلب دین و مذهب است. آموزه‌ها و مناسکی که یک سبک زندگی خاص را تشکیل می‌دهند که برای نزدیک کردن ما به یک قدرت برتر طراحی شده است. با این حال، انسان‌ها می‌توانند، به طور منظم، تجربه‌های معنوی خارج از دین داشته باشند. در کودکان این نوع تجارب معنوی بسیار رایج است.

تکنیک های ساده اما بسیار کاربردی و موثر برای تقویت هوش معنوی

خود آگاهی :

آگاهی به اینکه باورها و ارزش ها یتان چیست و چه چیزی شما را  عمیقاً به وجد می آورد.

خودانگیختگی:

در لحظه بودن و مسوولیت حضور خود را به عهده گرفتن

اصیل بودن:

مطابق اصول و اعتقادات صحیح اخلاقی رفتار کردن و زندگی خود را بر این مبنا پیش بردن

کل نگری :

روابط و پیوندهای بزرگ را در ماهیت زندگی الگو قرار دادن، حس تعلق داشتن به دنیا، خود را در پیوند با همه هستی در نظر گرفتن

همدلی :

قابلیت همراهی و همدلی داشتن

درک تفاوت ها :

به هم نوعان با هر نوع تفاوتی ارزش قایل شدن، عدم مخالفت با دیگری

پرورش استقلال فردی (فردیت):

در مقابل طوفان ها ایستادن و به خود متکی بودن

تواضع:

خود را بخشی از کل هستی و هماهنگ با تمام جهان دانستن

شوق پرس و جو در مورد مسائل بنیادین :

میل به آگاهی از مسائل هستی شناسی و رسیدن به کنه آنها

ناظر بودن :

خود را کنار کشیدن از مساله یا وضعیتی و نگاه به مساله از جایگاهی بالاتر. ناظر به خود (احساسات و رفتارها) در شرایط بودن

استفاده سازنده از ناملایمات:

یادگیری و رشد از گرفتاری ها و موانع و رنج ها

حس مسوولیت پذیر بودن و وظیفه شناسی:

احساس مسوولیت به خدمتگزاری به جهان هستی و مفید بودن برای خود و دیگری

اینکه معجزات را در اطراف خود ببینید و اجازه دهید که معجزات بزرگتر و بیشتری در زندگی شما جریان یابند.

زمانیکه قصد قضاوت کسی رو دارید، هرچند حق یا ناحق به خود یادآوری کنید که  هر کسی بهترین عملکردش را در سطح آگاهی خودش انجام می دهد، بنابراین هیچ قضاوتی ضرورت نخواهد داشت. این مورد باعث تقویت هوش معنوی شما خواهد شد.

خود را ببخشید، خودتان را در جایگاهی که هستید برای تمام آنچه هستید بپذیرید و ببخشید. همان جمله ای که برای دیگران بکار می بردید” من بهترین عملکردم را در سطح آگاهی که از آن برخوردارم  انجام می دهم”. شاید کشمکش با خود را تجربه کنید، اما سقوط نمی کنید.

اجازه بدهید مسایل از شما عبور کنند. آنچه در مقابل معنویت وجود دارد اینست که درون شما در تضاد باشد. بین خوبی و بدی در جنگ باشید.

به حدی از شناخت پروردگار برسید که مطمئن باشید هیچ غیر ممکنی با مدد نیروی الهی وجود ندارد. هر مرحله ای از رشد شخصی خوب است و توسط خداوند مدیریت می شود. ولی زمانیکه باید از مرحله ای عبور کنید مکث نکنید.

بیشتر انسان ها اعتیاد به نگرانی، استرس، شک و تردید و گیر کردن در مسایل پیش پا افتاده دارند. در برابر وسوسه های درونی که شما را به این سبک تفکر ترغیب می کنند مقاومت کنید.

به صدایی که شما را مجبور به مقید بودن به انجام تمام و کمال همه کارها و کمال طلبی های منفی می کند گوش نکنید.

از دغدغه هایتان راحت عبور کنید و اجازه بدهید که فرصت ها، خود در مقابل شما قرار بدهند. شاید آنچه خودتان را به خاطرش تحت فشار قرار داده اید به حد کافی برای شما خوب نباشد.

ناشناخته ها را به آغوش بکشید :

چنانچه خداوند در ناشناخته های شما وجود دارد به استقبال شناختش برید. زمانیکه شما بطور کامل خود را در معرض ناشناخته ها قرار می دهید رها می شوید.

محدودیت های ذهنیتان را بشکنید:

اگر میخواهید جسمتان را تغییر دهید، ابتدا آگاهی خود را تغییر دهید. هر آنچه برای شما رخ می دهد نتیجه نگاهی است که به خود دارید.

تغییر رفتار انسانی

تغییر رفتار انسانی (هوش معنوی)

حال که دریافتیم هوش معنوی یا SQ چیست و چه اصول و ویژگی‌هایی دارد، بهتر است به تغییر رفتار انسانی و تغییر سیستم بپردازیم. جان استرمن (John Sterman) در کتاب خود با عنوان پویایی کسب‌وکار: تفکر سیستمی و مدل‌سازی برای دنیای پیچیده (Business Dynamics: Systems Thinking and Modeling for a Complex World) (مک گراو هیل، ۲۰۰۰)، طرحی کلی را برای ایجاد سیستمی با کارایی مؤثر ارائه می‌دهد، اما خاطرنشان می‌کند که فقط در صورتی‌ که افرادِ داخل سیستم آن‌طور که باید عمل کنند، سیستم آن‌طور که باید عمل خواهد کرد. همه‌ی سیستم‌ها همان نقص (رفتار انسانی) را دارند.

اگر قصد تغییر سیستم را داریم، باید رفتار انسانی را تغییر دهیم. اما رفتار انسانی به‌راحتی قابل‌تغییر نیست. برای دستیابی به تغییری حقیقی باید انگیزه‌های پشت رفتارها را تغییر دهیم. امروزه، کسب و کار، سیاست، آموزش‌وپرورش و جامعه به‌ صورت کلی ۴ انگیزه‌ی منفی (ترس، طمع، خشم و خودپسندی) دارند. وقتی تحت‌ کنترل این احساسات منفی هستیم، کم‌تر به خود و دیگران اعتماد می‌کنیم و فقط با تکیه ‌بر بخش کوچکی از وجود خودمان عمل می‌کنیم. حال که می‌دانیم هوش معنوی یا SQ چیست و چه اصولی دارد، با به‌ کار بستن این ۱۲ اصل و تقویت هوش معنوی خود می‌توانیم انگیزه‌های منفی را به انگیزه‌هایی مثبت تبدیل کنیم.

از همانندی یک دستگاه پین‌بال برای توضیح جاذب‌ها (مفهومی در نظریه آشوب) استفاده می‌کنم. جاذب‌ها نقاطی هستند که انرژی را جذب یا دفع می‌کنند. جاذب‌ها در دستگاه پین‌بال حفره‌های کوچکی هستند که گوی‌های فولادی در آن‌ها می‌افتند. انگیزه‌های ما همان حفره‌ها، و رفتارهای ما همان گوی‌های فولادی هستند. اگر می‌خواهید گوی‌ها را در دستگاه پین‌بال حرکت دهید، فنر را عقب می‌کشید و گوی دیگری را به درون سیستم شلیک می‌کنید. این امر باعث پرش و جابه‌جا شدن همه‌چیز می‌شود.

پمپاژ هوش معنوی به درون سیستم انگیزشی ما نیز به همین شکل کار می‌کند. گوی‌ها را از محدوده‌ی انگیزشیِ فعلیِ خود خارج می‌کند و به آن‌ها اجازه‌ می‌دهد که جابه‌جا شوند. بدین‌ ترتیب با تقویت هوش معنوی و به‌ کار بستن ۱۲ اصل هوش معنوی و دگرگونیِ معنوی در زندگی و مشارکت‌هایمان، خودپسندی به کاوش و جست‌وجو، خشم به مشارکت، طمع به خودکنترلی و ترس به تبحر تبدیل می‌شود و این ماجرا هم‌چنان ادامه دارد. رفتارهایمان همراه با بالا بردن انگیزه‌مان تغییر می‌کنند. نتایجی که به‌ دست می‌آوریم، با تقویت هوش معنوی و تغییر رفتارمان تغییر می‌کنند، هدف و مفهوم مشارکتمان نیز تغییر می‌کنند (به صفحه‌ی پنجم رفتارهای بر اساس انگیزه‌ی زیاد (Behaviors Based on Higher Motivations) مراجعه کنید).

ممکن است مردم ما را سرزنش کنند که ساده‌لوحانه امیدواریم بیندیشیم که می‌توانیم جهان را به جای بهتری تبدیل کنیم. دوست دارم به شعری از مادر ترزا (Mother Teresa) فکر کنم که به دیوار یتیم‌خانه‌ای که در کلکته تأسیس کرد، نصب کرد (منبع نامشخص):

«مردم اغلب بی‌خرد، بی‌منطق و خودشیفته‌اند؛ با این حال، آن‌ها را ببخش! اگر مهربانی، مردم برای انگیزه‌های درونی خودخواهانه سرزنشت می‌کنند؛ با این حال، مهربان باش! اگر موفقی، دوستانی دروغین و دشمنانی راستین نصیبت خواهند شد؛ با این حال، موفق باش! اگر صادق و بی‌پرده‌ای، مردم فریبت می‌دهند؛ با این حال، صادق و بی‌پرده باش! فردی آن‌چه را که طی سالیان ساخته‌ای، یک‌شبه نابود می‌کند؛ با این حال، بساز! اگر شادی و صفا به‌ دست آری، مردم حسودی می‌کنند؛ با این حال، شاد باش! مردم اغلب کار نیک امروزت را فردا فراموش می‌کنند؛ با این حال، کار نیک را انجام بده! بهترین دارایی‌ات را تقدیم دنیا کن، شاید کافی نباشد؛ با این حال، بهترین دستاوردت را تقدیم دنیا کن! می‌بینی، در نهایت همه‌چیز بین تو و خداست و هیچ‌وقت بین تو و مردم نبوده‌است!»

خدای شعر مادر ترزا خدای مسیحی است. خدای ما مقدس‌ترین چیز برای هریک از ماست. فکر می‌کنم تعاملات ارزش‌مند می‌توانند خصوصیت «من-تو» را به رابطه‌هایمان ببخشند، رابطه با خودمان، یکدیگر، جامعه و جهان. واژه‌ی collaboration برگرفته از کلمه‌ی لاتین labore است. یک شعار راهِبانه‌ی بسیار معروف از قرون وسطی است که می‌گوید: «بگذارید تعاملاتمان دعایمان باشند» (Labore est orare).

قدم‌های بعدی

آن‌چه را که سازمان شما برای ایجاد ۳ سرمایه‌ای که دانا زهار معرفی کرده‌است (مادی، اجتماعی و معنوی) انجام می‌دهد، بررسی کنید. اگر سازمان یکی از این ۳ سرمایه را نداشته‌باشد، چه تأثیری بر سازمان، افراد درون آن و ذی‌نفعان خارجی می‌گذارد؟

به‌ دنبال چیزی باشید که انگیزه‌‌ی افراد درون سازمان شما را برانگیخته می‌کند. آیا آن‌ها از روی ترس، طمع، خشم و خودپسندی کاری را انجام می‌دهند یا از روی تبحر، خودکنترلی، همکاری و کاوش؟ چرا این‌طور است؟ این امر چه تأثیری بر نحوه‌ی کارکردن افراد با همدیگر دارد؟

محدوده‌‌ی زمانی‌ای را در نظر بگیرید که سازمانتان تصمیمات و مفهوم موفقیتش را بر اساس آن استوار می‌کند. چگونه تفکر را طوری تغییر می‌دهید ‌که جامع‌تر باشد؟ تأثیر بلندمدت «تصمیم گیری» را در نظر بگیرد. چه تأثیری بر آداب و اصول سازمان خواهد داشت؟

منابع :


آریا کید

بلد شیم

کاربوم

https://masoudmozafari.me/?p=2986

مسعود مظفری
مسعود مظفری

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همین امروز وبسایت خود را ارتقا دهید!

لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است.

جهت بررسی و تجزیه و تحلیل رایگان سیستم بازاریابی سایت شما، ایملتان را وارد کنید.