حتما این ضربالمثل را شنیدهاید که «معما چو حل گشت آسان شود». آیا تا به حال به این فکر کردهاید که چرا پس از حل مسئله ریاضی حل آن آسان به نظر میرسد، در حالی که پیش از حلشدن دشوار به نظر میرسید؟! وقتی مسئلهای حل میشود، انگار آسان و قابلپیشبینی به نظر میرسد. چرا اینگونه است؟ در روانشناسی به این پدیده سوگیری پس نگری گفته میشود. در این مطلب، درباره این مفهوم و تأثیرش بر نگرش و رفتارمان صحبت میکنیم.
سوگیری پس نگر چیست؟
سوگیری پس نگری اینچنین تعریف میشود: تمایل ذهن افراد به اینکه مسئلهای را پیشبینیپذیرتر از آنچه واقعا هست در نظر بگیرند. گرچه ممکن است پیش از یک رویداد بتوانید درباره نتیجه احتمالی آن حدسهایی بزنید، هیچ راهی برای آنکه بدانیم کدام پیشبینی درست است وجود ندارد.
پس از تحقق یک نتیجه، افراد تمایل دارند بگویند آنها میدانستهاند که چنین یا چنان خواهد شد. در واقع، جمله معروف «دیدی گفتم» نشانهای از تمایل فرد برای پیشبینیپذیرکردن رویدادی است که چهبسا امکان پیشبینیکردن آن وجود نداشته است. این پدیده در بسیاری از موارد دیده میشود، از ورزش گرفته تا سیاست و روابط خانوادگی. افراد اغلب پس از پایان یک رویداد، به پیشبینیهای خود وزن و اعتبار بیشتری میدهند.
مثالهایی از سوگیری پس نگری
- بعد از شرکت در مسابقه ورزشی، شما ممکن است ادعا کنید که از قبل نتیجه را پیشبینی کرده بودید و میدانستهاید کدام تیم در نهایت پیروز خواهد شد!
- دوروتی دیتریخ و متیو اولسون در سال ۱۹۹۳ از دانش آموزان مدرسهای خواستند نتایج رأیگیری مجلس سنا درباره نامزدی کلارنس توماس برای تصدی قاضی دادگاه عالی را پیشبینی کنند. پیش از رأیگیری سنا، ۵۸ درصد دانشآموزان پیشبینی کردند که او رأی لازم را میآورد. پس از رأیگیری سنا و انتخاب او، این دو محقق دوباره از دانشآموزان نظرسنجی کردند و این بار ۷۸ درصد آنها گفتند که میدانستهاند او به این سمت منصوب میشود!
- مثال معروف دیگری مطالعه درسی و تحلیل نتایج امتحانات است. برخی دانشآموزان هنگام مطالعه مطالب درسی ممکن است به این برداشت برسند که اغلب مطالب را میدانند. در نتیجه، تلاش و دقت کمتری به خرج میدهند. از طرفی، وقتی با پاسخهای صحیح امتحان مواجه میشوند، ممکن است ادعا کنند که پاسخها را بلد بودهاند اما بهدلایلی نتوانستهاند آن را در برگه وارد کنند! چنین برداشتهایی ممکن است پیامدهای منفی برای تحصیلات آنها در پی داشته باشد، چراکه با این سوگیری پس نگری آنها شیوه مطالعاتیشان را اصلاح نخواهند کرد و پسرفت میکنند.
سطوح مختلف سوگیری
سوگیری پس نگری می تواند یک یا چندین بار در زندگی هر فردی رخ دهد یا مزمن باشد. هم چنین به درجات مختلفی از سوگیری نیز وجود دارد. بر اساس مطالعه ای که در سال 2012 توسط نیل روس و کاتلین ووهس انجام شد، سه سطح متمایز از سوگیری از دیدگاه وجود دارد.
سطح 1: به خاطر سپردن پیش بینی قبلی
معمولا ممکن است شخصی را فردی بی ادب یا وحشتناک قضاوت کنید و سپس شواهدی بر خلاف آن پیدا کنید. در اولین سطح از سوگیری های پس نگری، افراد اغلب نظر قبلی خود را مدام در ذهن تکرار می کنند و می گویند که در تمام مدت می دانستیم که آن ها چگونه رفتاری خواهند داشت.
سطح 2: اعتقاد به این که یک رویداد اجتناب ناپذیر است
رویداد های زندگی اغلب می توانند غیر قابل پیش بینی باشند. گاهی اوقات، اشخاص دوست ندارند مسئولیت نتایج بد را بر عهده بگیرند. به جای مشخص کردن نقش خود در موقعیت، انسان ها معتقدند که هیچ کاری نمی توانند در آن موقعیت انجام بدهند و موفق نمی شوند. مثلا فرض کنید شما برای یک مصاحبه ی کاری فرا خوانده می شوید. مدام در ذهن خود می گویید من توانایی این کار ندارم… نمی توانم… اصلا چگونه باید آمادگی داشته باشم… . در نهایت فراموش می کنید که باید آمادگی لازم برای مصاحبه را از شب قبل فراهم کنید. در نتیجه، شما مصاحبه را خراب می کنید و کار به شخص دیگری واگذار می شود که شاید به اندازه شما واجد شرایط نبوده است.
کنار آمدن با این ایده که ممکن است اشتباه کرده باشید (در عدم آماده سازی کافی برای مصاحبه) دشوار است. همچنین در عوض به خود می گویید: آن ها توانایی های من را نادیده گرفتند و اصلا از من خوششان نیامد… .
حتی ممکن است یک لایه سوگیری دیگر اضافه کنید و بگویید: که اوضاع در تمام مدت به نفع بقیه تمام شده است و آن ها پارتی داشتند اما من نداشتم…
سطح 3: اصرار بر این که یک رویداد قبلا پیش بینی شده
ما انسان ها واقعا نمی توانیم آینده را ببینیم یا پیش بینی کنیم. نه تنها ما بلکه هیچ کس نمی تواند. متأسفانه، تعصب هایی نسبت به رویداد های گذشته می تواند ما را به این باور برساند که ما این قدرت را داریم.
در نظر بگیرید شما روی تیم مورد علاقه خود شرط بندی می کنید و آن ها با اختلاف زیاد برنده می شوند.این شما را به این باور می رساند که شخصاً نتیجه را به درستی پیش بینی کرده اید. در حالی که فقط بین دو تیم حدس زدید و علی الحساب قاعدتا یکی از این دو تیم برنده می شد.
اثرات سوگیری پس نگری بر روی انسان و اطرافیان او
اعتماد به نفس کاذب
سوگیری پس نگری می تواند باعث ایجاد اعتماد به نفس کاذب در افراد شود. بله؛ وقتی که فرد در ذهن خودش احساس کند که تمامی جوانب یک موضوع را سنجیده و نتیجه ی به دست آمده حتما مطابق گفته ی خودش خواهد شد، کم کم دچار اعتماد به نفس کاذب می شود و این اعتماد به نفس بیش از حد ممکن است زمینه را برای بروز انواع خطاها و اشتباهات فراهم آورد. از این رو افراد باید حواسشان به این نقص ذاتی فکر باشد و به اندازه ی نیاز از این نقص در یک مسیر درست استفاده نمایند.
عدم مسئولیت پذیری
بله، وقتی فردی به این اختلال بیش از اندازه ای که باید، میدان دهد. در نهایت براساس یک سری شواهدی که تنها خودش به آن ها اعتقاد دارد، دلایلی را مطرح می کند که از پذیرش مسئولیت خطایی که آن را مرتکب شده و یا نتیجه ای که کار مورد نظر به بار آورده شانه خالی کند. چون این افراد معتقداند که از ابتدا می دانستند که چنین می شود و با این کار، خودشان را از دایره ی افراد خاطی بیرون می شکند.
بیدار کردن سرزنشگر درون
همان طور که بارها به آن اشاره کردیم، افراد دارای نقص سوگیری پس نگری، عموما معتقدند که نتایج تمامی اتفاقاتی که در اطراف شان رخ می دهد را می توانند پیش بینی نمایند. با این تفکر، تمام خواسته ها، تحقیقات، تحلیل ها و بررسی های این افراد نیز دقیقا منطبق با افکار و عقاید خودشان بیان می شود.
همین موضوع باعث می شود که شروع کنند به سرزنش دیگران. و دلیل این سرزنش چیزی نیست جز این موضوع که او از ابتدا نتیجه را می دانسته اما دیگران به تحلیل های او، اهمیت نداده اند. این امر به شدت می تواند موجبات رنجش اطرافیان را فراهم کند.
چگونه با سوگیری پس نگری مقابله کنیم؟
احتمالات خطا را همیشه در نظر بگیرید
هیچ وقت یادتان نرود که شما یک انسان هستید و درک شما از آینده و محیط پیرامون تان به شدت محدود است. شما به تمامی مستندات موجود در دنیا برای توجیه یک اتفاق دسترسی ندارید و نهایتا این شانس است که می تواند در پیش بینی کردن نتیجه ی یک سری از اتفاقات به کمک شما بیاید. البته در کنار شانس، عوامل مختلف دیگری هم هستند که مسیر پیش بینی را آسان تر می کنند ولی با تمام این تفاسیر، شما باید به غیر قابل پیش بینی بودن رخدادها در دنیایی که رد آن زندگی می کنید، اعتقاد راسخ داشته باشید.
ثبت روند فکری و تکیه بر واقعیات
یادتان باشد که داده های شما، آن مواردی هستند که پیش روی شما هستند و واقعی هستند. هیچ گاه تصورات و تفکرات احتمالی شما نمی توانند داده ی خوبی برای تصمیم گیری باشند. روند فکری خودتان را ثبت کنید تا گاهی بتوانید از بیرون به این پلن نگاه کنید و متوجه خطاهای رخ داده در ذهنتان باشید. یادتان باشد که اگر داده واقعی ندارید، باز هم بر احتمالات تکیه نکنید و سعی کنید که به تحقیقات و مشورت با افراد متخصص روی بیاورید.
تمرکزتان بر روی روند کار باشد
صرفا مثبت بودن و یا منفی بودن نتیجه ی یک کار نمی تواند نقطه ی تمرکز خوبی برای شما باشد. کما اینکه تمرکز بر روی چنین موضوع گنگ و دوری، حواس شما را از واقعیات و موارد و موانعی که ممکن است در مسیر شما قرار بگیرد، پرت می کند. پس حواستان را به مسیر دهید و سعی کنید با تجزیه و تحلیل رویدادها و مستندات و هر چیزی که در چنته دارید، منطقی، واقع گرایانه و بر طبق مستندات تصمیم بگیرید. نگاه شما به مسیر باعث می شود تا خودتان را برای عوامل بازدارنده ی احتمالی آماده نمایید.
منابع: