فکت های فایت کلاب

راهنمای مقاله

تحلیل و بررسی فیلم فایت کلاب (Fight Club) 1999

فیلم باشگاه مشت‌زنی (Fight Club) با وجود گذشت ۲۰ سال از اکران‌اش، اثری کالت در بین مخاطبان محسوب می‌شود. فیلمی که بدون گرفتن حتی یک اسکار در بین فیلم‌های ماندگار تاریخ سینما جای دارد. با نگاهی به این فیلم همراه ما باشید.

فیلم Fight Club استعاره‌ای از یک آتشفشان زیر خاکستر است. قصه‌ای ناگفته از نیمه‌ی پنهان آدم‌ها! باشگاه مشت‌زنی سرتاسر تروما است. ماجرای انسان‌هایی که ضربه دیده‌اند و حالا می‌خواهند ضربه بزنند. این فیلم نمودی از یک خشونت بی‌پرده است، خشونتی که از فرد به جامعه می‌رسد و اندازه‌ی پتانسیل آزاد شده‌اش آشوبی فراگیر را به‌جای می‌گذارد.

Fight Club که جز فیلم‌های برتر و محبوب قرن بیستم محسوب می‌شود در زمان اکرانش همانند بعضی دیگر از آثار مهم مورد استقبال تماشاچیان و منتقدین قرار نگرفت و در فصل جوایز نیز با نامزدی در یک جایزه اسکار متوقف شد! چرا که این فیلم رخدادی زودهنگام برای زمان خودش بود.

این اثر که اقتباسی از کتاب چاک پالانیوک است نمایشی معمولی نخواهد بود و تاریک‌ترین طنزهای یک کارگردان نوآر و تریلر را با خود حمل خواهد کرد. باشگاه مشت‌زنی فیلمی به‌شدت جسورانه و شگفت‌انگیز است که از چندین راه می‌شود به آن وارد شد و لایه‌های روانشناسانه، اجتماعی و فلسفی بشر و یک جامعه مدرن را واکاوی کرد. این دنیای کابوس‌انگیزی که فینچر خلق کرده است نشان از تنشی پر ملات برای جوامع کنونی و انسان‌های امروزی است، آدم‌هایی که مشت مشت می‌خورند و در زیرزمین‌های منِ پنهانشان به‌دنبال رهایی هستند.

تحلیل ساختاری روایت – زندگی در چرخ همستر

فایت کلاب (fight Club)

فینچر برای روایت داستان، نریشن راوی را اول انتخاب می‌کند اما در آن زمان این کار منسوخ تلقی می‌شد، ابتدا  این کار حذف شد، اما توانست با بازیگوشی تمام کلمات ونگاهش را چاشنی آن کند.

در عین احترام به روح کتاب، فیلم Fight Club آشکارتر و زیرکانه‌تر از کتاب ساخته شده است. این فیلم فرصتی است برای فینچر که به طنز، کنایه آمیز به عنوان یک کارگردان نگاه کند!

داستان بر دو شخصیت پیوند خورده است، یکی با احترام به قوانین جامعه (راوی / ادوارد نورتون) و دیگری نه (تایلر دوردن / برد پیت). ادوارد نورتون یا همان جک، که با بی خوابی دائمی روبروست، در یکی از سفرهای خود با تایلر دوردن ملاقات می کند، که او را وادار می‌کند مکانیسم‌های حاکم بر روال معمول و کسالت خود را زیر سوال ببرد. و از آن لحظه به بعد، تمام ایدئولوژی که او در آن زندانی بود برچیده می‌شود.

تحریف فیلم ثابت می‌کند که جک و تایلر یک شخص هستند و تایلر هویت پنهان جک است. هویت و شخصیت تایلر تمام آن چیزی است که جک در ضمیر ناخوداگاهش پنهان کرده است.

تجربه کلی به اندازه تماشای فیلم پرتقال کوکی کوبریک a Clockwork Orange می‌تواند تا حدودی سورئال است. این داستانی است که در یک جهان متناوب و وهم‌آور رخ می‌دهد، جایی که ملودی‌های فیلم دارای ریتمی مشابه آهنگ زندگی ما هستند، اما در یک کلید متفاوت قرار دارند. همچنین فینچر مانند یک نمایش خیمه‌شب‌بازی همه‌چیزرا به راحتی به رقص در می‌آورد و همه چیز ازنگاه کارگردانی او راحت گذرنکرده است و شکوفایی Fight Club مانند یک کتاب قصه است که دارد به تصویر کشیده می‌شود.

در یک صحنه، آپارتمان یک شخصیت مانند صفحه‌ای در کاتالوگ مبلمان چیده شده است، همراه با تکه‌های متنی که روی صفحه قرار گرفته و قطعات مختلف را توصیف می‌کند. گاهی اوقات وقفه‌های تک فریم وجود دارد که آنقدر سریع چشمک می‌زنند که ممکن است بدون توجه از بین بروند.

فیلم با یک نمای نزدیک واقعاً مبتکرانه آغاز می‌شود که به معنای واقعی کلمه زیر پوست قرار می‌گیرد. همچنین در روایت غیر خطی یا نریشن راوی که ممکن است کاملاً قابل اعتماد نباشد، شکستن مکرر دیوار چهارم. همانطور که در مورد فیلم های فینچر صادق است، Fight Club تاریک و سریع است. زمان زیادی برای تامل وجود ندارد، به همان اندازه دیوانه‌وار مخاطب را دچار چالش می‌کند.

فیلم باشگاه مبارزه یک اثر نسبتاً منحصر به فرد است. در ذات خود اجتماعی و فلسفی است، اما علاوه بر این برخلاف معمول عاری از انتزاع و ماهیت تامل برانگیزاست. برعکس قاطع و آغشته به میل دیوانه وار مستقیم (از طریق تأثیر بر روان) تأثیر بر جهان اطراف، به‌خصوص بر وضعیت موجود امور دارد.

فینچر می‌تواند بگوید که یک کتاب، یک فیلم، به طور کلی هر اثر هنری فقط یک عمل نیست. اما اقدامی با هدف خاص اول از همه  باید درذهن به تصویر کشیده شود البته هشدار می‌دهد در مورد پیامدهای ناخوشایند احتمالی اقدامات ذهنی که به تدریج از کنترل خارج می‌شوند و مانند یک بومرنگ باز می‌گردند.

برای از بین بردن آخرین تردیدها، او شخصاً (در نتیجه بر توافق با حداقل برخی از اقدامات دوردن) یک قاب و فریم های پورنوگرافی وارد می‌کند در فیلمی که برای ما نشان داده شده است. باشگاه مبارزه. یک آزمایش عالی برای شناسایی یک شخص غیر عادی و یک شخص پاکیست در همان شخص، یا شاید هم برعکس!

فیلم های فینچر همیشه مخاطب را مجاب به فکر کردن می‌کند شاید این همان چیزیست که ما در زندگی به آن احتیاج داریم! در ابتدا کمی تکان می‌خورید، تکان می‌خورید تاجایی که این سوال به وجود می‌آید؟ آیا باید با آن کنار بیاییم؟ سپس کنایه سرازیر می‌شود و ما ناگهان احساس می‌کنیم همه چیز بهم ریخته است بعد از آنکه سیلی محکم به صورت شما خورد، از درد لذت می‌برید. زیرا این اصل، معنای حقیقی پنهان را درک کردید. شما آزمون ورودی را گذراندید. به Fight Club خوش آمدید. هرچه به مرگ نزدیکتر می‌شوید عمق زندگی شما بیشتر می‌شود، زندگی در چرخ همستر!

تحلیل تکنیکی – مرگ، تایلر را تماشا می‌کند

نقد فیلم فایت کلاب

شاید مورد بحث ترین جنبه فیلم Fight Club‌، نگرش و تصویرسازی خشونت از آن باشد. حتی قبل از اولین انونس رسمی فیلم، صداهایی بلند شده بود که ادعا می‌کرد فیلم با نشان دادن خشونت به عنوان چیزی مثبت، آن را ستایش می‌کند.

این شکایتی بود که از A Clockwork Orange مطرح شد، که کمتر از سه دهه پس از انتشار جنجالی آن، به طور جهانی به عنوان یک فیلم کلاسیک برتر در نظر گرفته شد. نمی‌توان انکار کرد که فیلم Fight Club یک فیلم خشن است.

برخی از سکانس‌ها آنقدر وحشیانه هستند که بخشی از تماشاگران رویگردان می‌شدند. (صحنه ای که یکی از شخصیت ها دندان شلش را بیرون کشید.) اما هدف از نمایش همه این ضربات خونین این است که یک نکته گویا در مورد خوی وحشی انسان و هر آنچه که احساس می‌شود در آن زمان اتفاق می‌افتد بیان کند.

اثرات بی‌حس کننده خستگی روزمره باعث می‌شود مردم کمی دیوانه شوند. مردانی که عضو Fight Club می‌شوند، قربانیان قدرت ضد انسانی و حساسیت زدایی جامعه امروزی هستند. آنها به چرخ دنده تبدیل شده اند. تنها راهی که می‌توانند احساس فردیت را به دست آورند، تماس با غرایز اولیه و وحشیانه درد و خشونت هستند.

پرتقال کوکی، کوبریک اقدامات ننگین را به تصویر کشید اما آن را نپذیرفت. این رویکرد فینچر در Fight Club است. با پیشرفت فیلم، او به طور سیستماتیک هر دور جدید را در مارپیچی عمیق تر نشان می‌دهد که به تاریکی و جنون فرو می‌رود. همچنین یک عنصر سنگین از طنز و کمدی سیاه وجود دارد. طنز مکرر را می توان در همه جا یافت، از چیزهای تند و تیز خرید و فروش شده توسط جک و تایلر گرفته تا نحوه ارتباط جک با رئیس خود.

وقتی طنز، خشونت و روایت غیرقابل پیش بینی با هم ترکیب شوند، گزاره ای پایدار و نیرومند در مورد جامعه امروزی ارائه می دهند. این یک پیام به موقع است که نشان می‌دهد چرا در اداره پست تیراندازی می‌شود و بچه ها در مدارس همدیگر را می‌کشند.

سیاستمداران با سرزنش کردن فیلم‌هایی مانند Fight Club به دلیل وحشت در زندگی واقعی از ما می خواهند که از طریق عینک‌های زشت ودروغین که آن را زیبا کرده‌اند  به جهان نگاه کنیم. در عوض، فینچر یک پرتره روشن و سازش‌ناپذیر ارائه می‌دهد که باعث آزار و اذیت می‌شود زیرا کامل درک شده است و از پاسخ‌های آسان ارائه شده توسط مقامات منتخب سرپیچی می‌کند. تقصیر فیلم‌ها نیست. اسلحه مقصر مردم و جامعه ای که آنها را به وجود آورده و خفه کرده اند هستند. در ادامه با نوشتار نقد و بررسی فیلم Fight Club ما را همراهی کنید.

Fight Club با سبک جنبشی رویکرد درونی، خط داستانی قانع کننده و پیام اجتماعی قدرتمند، یک مورد مهم را به عنوان نسخه دهه 90 A Clockwork Orange در نظر گرفته است. در زمانی که تعداد کمی از تصاویر متحرک تأثیر می‌گذارد، Fight Club از نادیده گرفتن یا رد شدن خودداری می‌کند.

این تجربه باقی می‌ماند، نیاز به تأمل و بررسی دارد و برخلاف 95 درصد از فیلم‌‌های هیجان انگیز آن زمان، چیزهای زیادی برای تفکر و بحث وجود دارد. Fight Club حجم زیادی از مطالب قابل تامل را ارائه می دهد که در سطوح مختلف کار می‌کند و هزاران نظر، مقاله های ویژه و مکالمات پس از غربالگری را برای هزاران نفر ارائه می دهد.

معنای برجسته Fight Club مصرف‌گرایی در آمریکا بود. همانطور که در مقاله‌ای از متیو بریگز توضیح داده شده است، باشگاه مبارزه با ایجاد دو شخصیت متضاد هویت مصرف‌کننده معمولی آمریکایی را به چالش می‌کشد.

جک شروع می‌کند به عنوان یک مصرف‌کننده که زندگی خود را با دارایی تعریف می‌کند، در حالی که تایلر زندگی خود را بر اساس شرایط شخصی خود انجام می‌دهد. راوی، در ابتدا، وقت آزادی خود را صرف جستجو در فهرست‌ها و سفارش هر چیزی که احساس می کرد او لازم دارد مشخص می‌کرد.

فیلم علاوه بر این، این ایده را با حرکت دوربین در آپارتمانش با نمایش تمام وسایلش و برچسب قیمت برای هر موردی که در کنار آنها در صحنه قرار دارد، پیش برد. در این صحنه، راوی حتی می‌گوید که او به دنبال یک مجموعه غذاخوری است که او را به عنوان یک شخص تعریف می‌کند. همانطور که راوی یخچال را باز می‌کند، می‌بینید که عمدتا خالی است، زیرا راوی یک شیشه را گرفته و با چاقو شروع به خوردن می‌کند.

زندگی راوی خسته کننده است و تنها چیزی که او را سرگرم می‌کند خرید اقلام بی معنی از فهرست است. تا آنجا که مخاطب می‌داند، به نظر نمی‌رسد که راوی دوستی داشته باشد، همانطور که بریگز تعریف می‌کند، یک قسمت از نحوه تعریف مردم از طریق روابط با خانواده و دوستان است. جک اینها را ندارد، بنابراین برای تعریف از خود  این‌ها را می‌گوید. این نسخه از راوی با نسخه‌ای که بی خوابی او ایجاد می‌کند، تایلر دوردن، کاملاً متفاوت است.

در فیلم Fight Club تایلر کاملاً نقطه مقابل راوی است. تایلر در یک خانه قدیمی زندگی می‌کند که در حال خراب شدن است. یکی از چیزهایی که تایلر به راوی گفت این است: چیزهایی که شما دارید متعلق به شما هستند.

این به راوی مربوط می‌شود زیرا هر کاری که انجام می‌دهد بر اساس آنچه می‌تواند در آینده بخرد استوار است. وقتی آپارتمان راوی منفجر شد، او احساس کرد که شخصیت اصلی خود را از دست داده است زیرا همه چیز که او را تعریف می‌کند از بین رفته است.

حقایق جالب فیلم Fight Club

تحلیل فایت کلاب

فیلم باشگاه مشت زنی به کارگردانی دیوید فینچر و فیلمنامه جیم اوهلز (Jim Uhls) در سال 1999 اکران شد. این فیلم پنجمین فیلم فینچر و بعد از فیلم سون دومین فیلم محبوب او به حساب می‌آید. جالب است بدانید که کار تصویربرداری فیلم فایت کلاب حدود 138 روز به طول انجامید. در ادامه چند نکته جالب دیگر درباره این فیلم را بخوانید:

  • فیلمنامه این اثر اقتباسی از رمان فایت کلاب نوشته چاک پالانیک (Chuck Palahniuk) است. او داستان این کتاب را از داستان دعوای خودش با دوستانش در یک اردو الهام گرفته است. پالانیک معتقد است که فیلم باشگاه مشت زنی نسبت به کتاب موفق‌تر بوده است.
  • پالانیک ۱۰ سال پس از انتشار کتاب باشگاه مبارزه، قسمت دوم آن یعنی رمان فایت کلاب 2 را به چاپ رساند و در حال حاضر هم مشغول کار روی قسمت سوم این مجموعه است. در کتاب فایت کلاب 2، راوی همچنان به رابطه‌اش با مارلا ادامه می‌دهد و پس از مدتی، دوباره سر و کله‌ی تایلر داردن نیز پیدا شده تا راوی را متقاعد کند که دوباره به باشگاه مبارزه بازگردد.
  • برد پیت برای بازی در نقش تایلر داردن 17.5 میلیون دلار دستمزد گرفت که در مقایسه با دستمزد 2.5 میلیون دلاری ادوارد نورتون، مبلغ قابل توجهی است. جالب است بدانید که ابتدا قرار بود راسل کرو این نقش را بازی کند ولی سرانجام با اصرار فینچر نقش به برد پیت رسید. این دومین همکاری موفق فینچر و برد پیت پس از فیلم سون است.
  • ابتدا بازیگرانی نظیر شان پن و مت دیمون برای نقش راوی یا جک مد نظر بودند. اما در نهایت با اصرار فینچر ادوارد نورتون برای این نقش انتخاب شد.
  • برای نقش مارلا سینگر نیز ابتدا بازیگرانی نظیر جانین گاروفالو، کورتنی لاو، وینونا رایدر و ریس ویترسپون مد نظر استودیو فاکس قرن بیستم بودند. در نهایت با رد شدن این گزینه‌ها نقش به هلنا بونهام کارتر رسید.
  • فینچر به پاس تلاش‌های اندرو کوین واکر، نویسنده فیلم سون، نام پلیس‌های فیلم فایت کلاب را کارآگاه اندرو، کارآگاه کوین و کارآگاه واکر گذاشت.
  • برد پیت و ادوارد نورتون برای هنرنمایی بهتر در سکانس‌های مبارزه و دعوای فیلم فایت کلاب، مدتی را در کلاس‌های بوکس و تکواندو سپری کرده و زمان زیادی را صرف تماشای فیلم‌های هنرهای رزمی کردند.
  • میت لوف برای بازی در نقش باب و نشان دادن چربی‌های این شخصیت مجبور بود یک لباس ۴۵ کیلوگرمی پر از غذای پرنده بپوشد!
  • جرد لتو در فایت کلاب نقش شخصیتی به نام آنجل فیس را بازی می‌کند. وقتی برای اولین بار این بازیگر را در فیلم می‌بینیم، جایی است که تایلر مستقیم به او نگاه می‌کند. کمی بعد، انجل فیس وارد مبارزه‌ای می‌شود که به دلیل هولناک بودن بیش از حد آن صحنه، از فیلم حذف شده است. فینچر در جایی توضیح داد که بینی انجل فیس در این دعوا از وسط باز شده و خون همه‌جا را گرفته بود!

منابع:


زومجی

فیگار

لیلی مگ

https://masoudmozafari.me/?p=2593

مسعود مظفری
مسعود مظفری

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همین امروز وبسایت خود را ارتقا دهید!

لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است.

جهت بررسی و تجزیه و تحلیل رایگان سیستم بازاریابی سایت شما، ایملتان را وارد کنید.