انتقاد از چیزهای محبوب چرا اینقدر محبوب است؟

راهنمای مقاله

انتقاد از چیزهای محبوب چرا اینقدر محبوب است؟

وقتی چیزی زیاد محبوب می‌شه، معمولا یه موج منفی علیهش راه می‌افته. محبوبیت باعث می‌شه یه بخشی از مردم ازش رو برگردونن. این چیزیه که درک تامسون تو کتاب «رمز محبوب شدن» می‌گه. ولی چرا انتقاد از چیزهای محبوب اینقدر در بین بعضی‌ها محبوبه و روز به روز هم این تمایل بیشتر می‌شه؟

تقریبا هر بار که چیزی محبوب می‌شه و همه شروع می‌کنن ازش تعریف کردن، می‌تونید مطمئن باشید که کسانی پیدا خواهند شد که تو شبکه‌های اجتماعی بگن چرا این چیزی رو که محبوب شده دوست ندارن و حتی ازش متنفرن. بعضی‌ها پا رو فراتر می‌ذارن و می‌گن که اصلا هیچ‌کس نباید اون چیز محبوب‌شده رو دوست داشته باشه. آدم‌ها قبلا بیشتر دنبال این بودن که ثابت کنن چرا فلان‌چیز نباید مورد توجه قرار بگیره، مثلا به این دلیل که منشا غیراخلاقی یا عواقب مضری داره که آدم‌ها ازش آگاه نیستن، یا سرگرمی فاقد ارزش پایداره یا رسانه‌ها باعث اعتبار بی‌دلیلش شدن. اما هرچی می‌گذره چیزها صرفا به دلیل اینکه محبوب هستن، با نفرت مواجه می‌شن.

چرا این اتفاق می‌افته؟ چه دلیلی وجود داره که کسی چیزی رو ببینه که بیشتر مردم دوستش دارن و بعد تصمیم بگیره علنی بهش حمله کنه؟ به نظر می‌رسه چند دلیل خودآگاه و ناخودآگاه برای این میزان از محبوب شدن نفرت وجود داره. انگار نفرت مثل هوا همه‌جا جاریه.

پیوند قوی با نفرت

یه کلیشه‌ای وجود داره که می‌گه “هیچ پیوندی قوی‌تر از پیوند دو نفر نیست که از یه آدم دیگه متنفر باشند”. به رغم اینکه نفرت از دیگران یه عمل غیرقابل قبول اجتماعیه، در مواردی که افراد جرات کردن و نظرات منفی خودشون رو به نمایش گذاشتن، متحدان جدی‌ای پیدا کردن. تحقیقات نشون داده که وقتی دو نفر درباره‌ی نفرتشون از یه شخص دیگه صحبت کنن بین اونها پیوند‌های قوی‌تری برقرار می‌شه، تا زمانی که هر دو احساسات مثبت نسبت به کسی داشته باشن.

خیلی‌ها به گروه‌های نفرت ملحق می‌شن چون نیازشون به دوستی و احساس تعلق رو برطرف می‌کنه. نیازی نیست کار خاصی انجام بدید که پذیرفته بشید، فقط کافیه که با هم نسبت به دیگران حس منفی داشته باشید.

در یه مطالعه، ویدئویی از مکالمه‌ی دو نفر به مردم نشون داده شد که توش مردی مودبانه زنی رو لمس می‌کنه. بعد از اونها پرسیده شد که آیا به مرد حس مثبت دارن یا نه. بعد ازشون پرسیده شد که چقدر احتمال داره با کسانی که هم‌نظر خودشون هستند کنار بیان؟ افرادی که نظر منفی داشتن خیلی بیشتر از کسانی که حس مثبت گرفته بودن گفته بودن که می‌تونن با کسی که مثل خودشون درباره‌ی مرد فکر می‌کنه کنار بیان.

تحقیقات نشون می‌ده برای ایجاد پیوندهای صمیمی و پایدار با دیگران، باید در برابرشون آسیب‌پذیر باشید یعنی احساسات واقعی و بدون فیلتر خودتون رو باهاشون به اشتراک بذارید. اگه بگید از کسی متنفر هستید چون بهتون آسیب زده یا به چیزی که بهش اهمیت می‌دید صدمه زده، این آسیب‌پذیری شما رو نشون می‌ده و دشواری تجربه‌ای که داشتید. اون‌وقته که آدمها نسبت به شما احساس ترحم می‌کنن و همراه شما از طرف مقابل متنفر می‌شن و اینجوری به هم احساس نزدیکی بیشتری پیدا می‌کنید.

نفرت احساس درماندگی رو به عمل تبدیل می‌کنه و حتی می‌تونه انگیزه‌ای برای تشکیل گروه‌های جدیدی باشه که آدما توش نارضایتی‌ها و برنامه‌هایی برای انتقام مشترک دارن و با این کار احساس انزوا و ناتوانی‌شون رو از بین می‌برن که البته نتیجه اینه که همدلی از بین می‌ره و باورها ساده و سفت می‌شه.

تسلط بر دیگران

انسان یاد گرفته که سلسله مراتب درست کنه و انتقاد یکی از راه‌های درست کردن این سلسله مراتب و تسلط بر دیگرانه. انتقاد ویژگی‌های روانی قوی داره و وقتی نشون بدی که چیزی که محبوبه چیز بدیه و مردم به طور کلی به چیزهای بد علاقه‌مندن، انگار بیشتر از دیگران می‌فهمی و بهشون سلطه داری. انجام این کار عزت نفس و احساس ارزشمندی آدم رو تقویت می‌کنه، به هر حال خیلی‌ها دوست دارن تمایز خودشون رو نسبت به دیگران نشون بدن و بیان نفرت یکی از فوری‌ترین راه‌حل‌ها دراین‌مورده. اقلیتی که چیزی رو دوست ندارن احساس می‌کنن عضوی از یه گروه منتخب هستند و چی از این بهتر که گروه خودتون رو فوری تحت تاثیر قرار بدید؟

از طرف دیگه، این یه‌جور فرافکنی برای فرار از مسئولیت هم هست. وقتی که تو محل کار مشکل دارید یا اعتماد به نفستون پایینه یا تو رابطه‌هاتون درگیری پیدا کردید، بهتره انرژی منفی خودتون رو به سمت سرزنش دیگران هدایت کنید تا اینکه نقش خودتون رو در مشکلات بپذیرید و باهاش روبرو بشید. خیلی از آدمها به گروه‌های نفرت ملحق می‌شن چون بهشون اجازه می‌ده تا با سرزنش دیگری، مشکلات خودشون رو گردن مردم بندازن در حالیکه به خاطر این ابراز نفرت از طرف گروه حمایت می‌شن و بهشون احساس تعلق دست می‌ده.

این هم هست که وقتی که آدمها به شدت احساس ناامنی می‌کنن، نفرت ظاهر می‌شه. آدما اغلب، خودشون رو با دیگران مقایسه می‌کنن و به این نتیجه می‌رسن که ممکنه طرف مقابل بهتر از خودشون باشه یا ویژگی‌هایی داشته باشه که نمی‌خوان تصدیقش کنن، پس شروع می‌کنن علیهش صحبت کردن و اضطرابشون رو با این کار کمتر می‌کنن.

ولی اینجوری نیست که انتقاد از چیزهایی که بقیه دوست دارن همواره باعث بشه که پیوند محکم‌تری با قبیله پیدا کنیم یا ما رو در نظر بقیه‌ی متنفران محبوب کنه. ریسک‌هایی داره که برای همون پیوندی که شاید دنبالش هستیم می‌تونه مضر باشه. مثلا ممکنه در بیان نفرت خودتون نسبت به یه چیز محبوب تنها بمونید و این تنهایی بیشتر از زمانی که درباره‌ش چیزی نگفته بودید آزارتون بده. یا یکی دیگه از خطرهای به اشتراک گذاشتن نظرات منفی نسبت به آدمهای محبوب، به ویژه وقتی دارید این نظر رو به کسانی می‌گید که نمی‌شناسیدشون، ممکنه تصور عاطفی منفی از خود شما ایجاد کنه. مردم فقط بخش کوچیکی از اونچه رو که شما می‌گید یادشون می‌مونه و با این حال، خاطرات مشخصی از احساسی که در اونها ایجاد کردید براشون تداعی می‌شه. اگه کلمات شما ناامیدی، خشم و انزجار و سایر احساسات بدبینانه رو در آدمهای دیگه به وجود بیاره، اونها این احساسات رو به شما مرتبط خواهند کرد. بیشتر مردم دوست ندارند چنین حس‌هایی داشته باشن و ممکنه اشتیاق کمتری برای اینکه شما رو باز هم ببینن، پیدا کنن. چون شما رو عواطف و احساساتشون تاثیر منفی می‌ذارید.

یه توصیه هم برای کسانی که با نظرات نفرت‌پراکن مواجه می‌شن وجود داره. اگه کسی به شما می‌گه که از عید نوروز متنفره یا از کریسمس متنفره صرفا به این دلیل که تمام توجه‌ها به این دو تا موقعیته، می‌تونید حرفش رو اونقدر جدی نگیرید که واکنش دفاعی نشون بدید. با توضیحاتی که اینجا داده شد شاید بتونید دلیل این کارش رو بفهمید و با خیال راحت نادیده‌ش بگیرید.

منبع : پادکست بی پلاس

https://masoudmozafari.me/?p=3182

مسعود مظفری
مسعود مظفری

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همین امروز وبسایت خود را ارتقا دهید!

لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است.

جهت بررسی و تجزیه و تحلیل رایگان سیستم بازاریابی سایت شما، ایملتان را وارد کنید.