چرا گاهی مکالماتمان خوب پیش میروند؛ اما همان موضوع با فرد دیگری بهطرز ناامیدکنندهای شکست میخورد؟ یکی از دلایل این اتفاق سبک های ارتباطی اشتباهی است که سالهاست خودمان و دیگران آنها را به کار میبریم. در این مقاله، سبک های ارتباطی مختلف را باهم بررسی میکنیم تا بیاموزیم چگونه روابط سالمتری داشته باشیم و در ادامه موفقیتهای بیشتری کسب کنیم. با ما همراه باشید.
چرا سبک های ارتباطی مهم هستند؟
همان طور که در این مطلب خواهید خواند، ۴ سبک ارتباطی بسیار متفاوت هستند. عجیب نیست که با وجود چنین سبک های ارتباطی متفاوتی، بین افراد تعارض یا سوءتفاهم ایجاد شود. با درک بهتر ویژگیها و تمایلات سبک های مختلف ارتباطی و دانستن نحوهی تعامل مؤثر با شخصی که سبک ارتباطی متفاوتی دارد، کارایی، نوآوری و انسجام در محل کار افزایش مییابد.
چند سبک ارتباطی وجود دارد؟
سبک ارتباطی در محیط کار را میتوان به چهار دسته تحلیلی، شهودی، عملکردی و شخصی تقسیم کرد. هر یک از این سبکها نقاط قوت و ضعف خود را دارند و هر کدام در محیطی با ویژگیهای مشخص میتوانند بهترین نتیجه را داشته باشند.
مدیران باید بتوانند در تعاملات خود با کارمندان این سبکها را تشخیص دهند و از اطلاعاتی که درباره آنها دارند استفاده کنند تا شکاف ارتباطی موجود میان اعضای تیم را بهبود دهند.
سبک ارتباطی اول: تحلیلی (Analytical)
افرادی که با سبک تحلیلی ارتباط برقرار میکنند، تمایل زیادی دارند که روی آمار و ارقام و شکلها تمرکز کنند. آنها دوست دارند با استفاده از این حقایق تصمیمگیری کنند و در ارتباطات خود با دیگران، این اطلاعات را به اشتراک بگذارند.
این افراد، در پیدا کردن بهترین راه برای انجام هر کاری خیلی دقیق هستند. به همین دلیل اگر یکی از اعضای تیم، از افکار منطقی برای تصمیمگیری استفاده نکند، آنها خیلی زود ناامید میشوند.
همچنین رفتار این افراد خیلی مبتنی بر احساسات نیست؛ به همین دلیل ممکن است افراد هم سن و سالشان، آنها را افرادی بیعاطفه ببینند که تنها بر اساس منطق عمل میکنند.
نقطه مثبت افراد با این سبک ارتباطی این است که میتوانند در هر ماجرایی، احساسات را کنار بگذارند و به اصل ماجرا بپردازند. این افراد در رساندن پیام خود به دیگران، عملکردی موثر و کارآمد دارند. علاوه بر این، میتوانند از طریق بحثهای سنجیده و آرامشی که دارند، بر دیگران تاثیر بگذارند.
سبک ارتباطی دوم: شهودی (Intuitive)
افرادی با این سبک ارتباطی، از نتایج نهایی بحث برای هدایت مشارکتکنندگان استفاده میکنند و دقیقا برعکس افراد با سبک ارتباطی تحلیلی هستند. این افراد سعی میکنند در همه کارها و بحثهای خود، به هدف نهایی توجه کنند و این هدف را محور تمام کارهای خود قرار میدهند.
افراد شهودی خیلی نگران جزئیات نیستند و نگاه آنها همواره به دورنمای سازمان است. میتوان گفت که این افراد، بیشتر از افراد با سه سبک ارتباطی دیگر، هدفگرا هستند.
مدیران با این سبک ارتباطی در تمام کارهای خود به هدف اصلی سازمان توجه میکنند و تنها کارهای مرتبط با این هدف برای آنها اهمیت دارد. نقطه ضعف افراد با سبک ارتباطی شهودی این است که گاهیاوقات، به جزئیات مهم کارها توجهی نمیکنند.
سبک ارتباطی سوم: عملکردی (Functional)
افراد با سبک ارتباطی عملکردی از داشتن دستورالعملهای مرحله به مرحله لذت میبرند و با انجام دادن هر مرحله این احساس را دارند که در حال تکمیل محصول نهایی هستند.
افراد با سبک ارتباطی عملکردی دوست دارند که اطلاعاتشان مبتنی بر اعداد و ارقام و حقایق مختلف باشد. استفاده کردن از ابزارهایی مانند تخته وایتبرد و گانتچارت حس خوبی به آنها میدهد.
از آنجایی که این افراد هم گاهیاوقات در برخی از مراحل کارهای خود از جزئیات صرفنظر میکنند، میتوان گفت که شباهت کمی با افراد شهودی دارند. یک فرد با این سبک ارتباطی، یک عامل اجرایی در تیم است که ایدهها را میگیرد و آنها را به واقعیت تبدیل میکند.
سبک ارتباطی چهارم: شخصی (Personal)
افراد با این سبک ارتباطی را میتوان به عنوان چسبی در نظر گرفت که بافت اجتماعی محیط کار را حفظ میکنند. آنها مهارت زیادی در بررسی موضوعات از زوایای مختلف دارند و همواره به فلسفه شکلگیری یک ایده توجه میکنند.
به دلیل داشتن این مهارت، آنها معمولا بین افراد میانجیگری میکنند و به هر یک از اعضای تیم اطمینان میدهند که دیگران، افکار و احساسات آنها را درک میکنند. این افراد به راحتی میتوانند اعتماد دیگران را جلب کنند؛ به همین دلیل در مذاکرات برای فروش محصولات و خدمات، قدرت زیادی دارند.
افراد منطقی در بحث با این افراد احساس خوبی ندارند و این موضوع، نقطه ضعف افراد دارای سبک ارتباطی شخصی است. از طرف دیگر، افراد با این سبک ارتباطی در گروههایی که احساسات در ارتباطات آنها جایی ندارد، خیلی زود ناامید و ناراحت میشوند.
چگونه در ارتباطات خود فرد قاطعتری باشیم؟
مهارتهای ارتباطی با تمرین و خودآگاهی گسترش مییابند و پیشرفت میکنند. ارتباط قاطع به عنوان سازندهترین و مطلوبترین سبک های ارتباطی ، بهخصوص در محیط کار، شناخته میشود.
برای افزایش قاطعیت در روابط خود، پیشنهادهای زیر را در بگیرید:
- خواستهها و نظرات خود را با اعتمادبهنفس بیان کنید؛
- گوش دادن فعال را تمرین کنید؛
- دیگران را برای به اشتراک گذاشتن ایدههایشان تشویق کنید؛
- هوش هیجانی را به کار ببرید؛
- درمورد نقاط قوت ارتباطی و زمینههای پیشرفت خود انتقادپذیر باشید؛
- در جستوجوی دورههای پیشرفت ارتباطات باشید؛
- به دنبال فرصت برای تمرین صحبت در جمع باشید.
درک بهتر دیگران با دانستن سبک های ارتباطی
اینکه بدانید سبک های ارتباطی چه هستند همچنین کمکتان میکند تشخیص دهید دیگران از کدامیک از این سبکها استفاده میکنند. درک الگوی رفتاری دیگران کمک میکند از منظورشان رمزگشایی کنید و تصمیم بگیرید بهترین پاسخ چیست؛ مثلا ممکن است کسی با الگوی منفعلانه ـ پرخاشگر، رفتار ضدونقیضی از خود نشان دهد. در این زمان، میتوانید او را کنار بکشید و از او بپرسید همهچیز روبهراه است. و اعلام کنید که نگران هستید چیزی اشتباه پیش برود. این کمک میکند فرد هوشیارتر شود و احساس کند راحتتر میتواند افکار خود را ابراز کند. در این فضا، بعید نیست او عصبانیت یا ناامیدی خود را رها کند و رویکرد فعالانهتری در گفتوگو پیش بگیرد.
ما همیشه از کلمات برای بیان چیزهایی استفاده میکنیم که قابلمشاهده نیستند. ما هستیم که معنی را به کلمات و موقعیت نسبت میدهیم تا چیزی را که در درونمان در غلیان است توصیف کنیم؛ اما فرایند درونی، احساسات، افکار، دیدگاه، نگرش و خیلی چیزهای دیگرمان ناپیدا باقی میماند. خیلی سخت است که این مفاهیم را رها کنیم و توقع داشته باشیم خودشان گویا و شفاف باشند. به همین دلیل، خیلی مهم است که قبل از اینکه بخواهیم ابراز کنیم به چه فکر میکنیم یا چه احساسی داریم، اول خودمان را بهتر بشناسیم. برای اطلاعات بیشتر، مقالات خودشناسی چطور را مطالعه کنید.
حالا که انواع سبک های ارتباطی را یاد گرفتهاید، وقتش رسیده خودآگاهی خودتان را توسعه دهید، گرایشهای متعصبانه رفتاریتان را کشف کنید و درباره نیازهای خود به درک برسید. سپس بهتدریج سبک رفتاری قاطع را در خود پرورش دهید، نیازهایتان را با قاطعیت بیان کنید و با اعتمادبهنفس درخواست داشته باشید.
سخن آخر
اهداف شما هرچه که میخواهند باشند (شغل، خانواده، مسائل مالی)؛ تا زمانیکه یاد نگیرید چطور ارتباط برقرار کنید، به آن دست نخواهید یافت. تعامل بهمعنی دادوبیدادکردن یا حرف آخر را زدن نیست. همچنین بهمعنی فرارکردن از جروبحث هم نیست. همان طور که در این مقاله توضیح دادیم، ارتباطات قوی بهمعنی درک نیازهای خود است. اینکه یاد بگیرید چطور در عین اینکه برای پیام اطرافیانمان ارزش قائل هستید، نیازهای خود را بهطور شفاف بیان کنید.
منابع :