معمولاً در مجموعهها چالش و تعارض تیمی زیاد است و خیلی وقتها هماهنگکردن آدمهای مختلف برای رسیدن به هدفی واحد واقعاً دشوار میشود. این را همۀ کسانی که حتی تجربۀ کار گروهی کوچکی هم داشتهاند (حتی بهاندازۀ تهیۀ یک روزنامۀ دیواری در دوران مدرسه)، کاملاً تأیید میکنند. آدمها گاهی خودخواه میشوند یا حرفهای همدیگر را نمیفهمند. اغلبِ اوقات هم بیش از اینکه گوش بدهند، تمایل دارند حرف بزنند؛ آن هم نهفقط حرفزدن. آنها با تمام توان در تلاشاند که آدمهای دوروبرشان را مجاب کنند.
آنوقت چه اتفاقی میافتد؟ ناگهان به خودتان میآیید و میبینید که کل پروژه دود شده و به هوا رفته است! تکتک اعضای تیم باهم مشکل دارند، هیچ کاری در زمان تعیینشده تمام نمیشود و نتیجۀ پروژه با چیزی که در ذهن شما و مدیران شرکت بوده زمین تا آسمان فرق میکند. اما برای حل چالش تیمی باید چه کارهایی انجام دهیم؟ بهتر است قبل از پیداکردن راهحل، با مهمترین مشکلات در کار تیمی آشنا شویم. شناخت چالشها به ما امکان میدهد که مسائل را راحتتر حل کنیم.
تجربه اصلی من از کار تیمی موفق به زمان فعالیتم در زمینه مهندسی نرمافزار برمیگردد، اما درسهایی که در این رابطه فراگرفتهام محدود به آن دوران نبوده و در هرجایی که کار تیمی انجام شود؛ کاربرد دارد. با ما همراه شوید تا اهمیت کارتیمی و اصول مهم آن را با هم بررسی کنیم.
کمشدن کیفیت نهایی پروژه به دلیل نداشتن فیدبکهای متوالی و زودهنگام در زمینه طراحی. برای بهدستآوردن یک نتیجه رضایتبخش، داشتن بازخوردهای متوالی ضروری است. هرقدر زودتر بازخوردهای متفاوت را ببینید، زودتر میتوانید کار اشتباه خود را تصحیح کرده و از پیشروی در مسیر اشتباه جلوگیری کنید. از فواید کار تیمی در پروژههای متفاوت این است که همتیمیهای شما میتوانند نظرات سازندهای بدهند.
هنگامی که بهتنهایی کار میکنید افکار و ایدههای شما کمتر به چالش کشیده میشوند؛ و اهمیت مهارت کار تیمی در اینجا مشخص میشود. از سوی دیگر چون هر فرد زمان بیشتری نیاز دارد تا یک پروژه را به اتمام برساند، پس از گذشت سالها میبینید در پروژههای بسیار کمی حضور داشته و دانستههای شما نیز محدود به همان پروژهها میشود.
ضریب اتوبوس (Bus Factor) یک پروژه به عاملی اشاره دارد که اگر برای اعضای تیم یک اتفاق ناگوار (در مثال اولیه تصادف با اتوبوس یا هر رویداد ناگهانی دیگر همانند مهاجرت، بیماری، مرخصی و...) پیش آید، به توقف کلی آن پروژه منجر میشود. هرچه میزان این ضریب بالاتر باشد، ریسک پروژه کمتر است.
انتظار انجام فعالیتها از سوی سایر همتیمیها، یک نیروی محرکه قوی برای افراد است. وقتی با گروهی کار میکنید که برای آنها احترام قائلید و دلتان نمیخواهد آنها را ناامید کنید، انگیزه شما نسبت به موانعی که سر راهتان قرار میگیرد، قویتر خواهد بود. در این حالت میتوانید به شکل موثرتری با مشکلات روبهرو شوید. اهمیت کار تیمی در اینجا نمود بیشتری داشته و به افراد کمک میکند در هر صورت به فعالیت بپردازند و حتی در روزهای سخت، کار را متوقف نکنند.
تخمین زمان اتمام پروژه سخت است و پروژهها اغلب دیرکرد دارند. اگر تنها یک فرد مسئولیت کل پروژه را برعهده داشته باشد، با یک اتفاق کوچک کل پروژه با تاخیر بیشتری روبهرو میشود. مشابه این اتفاق را در هایپرمارکتها میبینیم. هنگامی که تنها یک صندوقدار برای ثبت خرید مشتریان وجود داشته باشد، اگر بخواهند قیمت یک محصول را بازبینی کنند و یا یک مشتری دردسرساز در ابتدای صف باشد؛ کل صف خرید فروشگاه متوقف خواهد شد. در یک پروژه موفق، حضور حتی یک فرد دیگر و کار تیمی میتواند باعث ایجاد پیشرفت باشد، هرچند این پیشرفتها کند و اندک باشند.
انواع مشکلات بهوجودآمده در طی پروژه، یکنواختی و خستهکنندهبودن کارها و یا خطاهایی که انگار با هیچ منطقی قابل حل نیستند، میتوانند بهشدت آسیبزا باشند. از فواید کار تیمی در سازمان این است که تمام اینها با حضور حتی یک فرد دیگر قابل تحملتر به نظر میرسند و راحتتر میتوان از شر آنها خلاص شد. از مهمترین اصول کار تیمی همیاری یکدیگر برای حل مشکلات و خطاهای پیشآمده است که در طولانیمدت، حس مسئولیتپذیری کارمندان را تقویت میکند.
تجربه اصلی من از کار تیمی موفق به زمان فعالیتم در زمینه مهندسی نرمافزار برمیگردد، اما درسهایی که در این رابطه فراگرفتهام محدود به آن دوران نبوده و در هرجایی که کار تیمی انجام شود؛ کاربرد دارد. با ما همراه شوید تا اهمیت کارتیمی و اصول مهم آن را با هم بررسی کنیم.
از لحاظ بهرهوری در پروژههای تیمی، یک جدل همیشگی علیه بهکارگیری افراد زیاد برای یک پروژه وجود دارد که برگرفته از کتاب «نفر- ماه افسانهای» نوشته فردریک بروکز است. اصطلاح «نفر- ماه» یا «فرد- ماه» به میزان کار مفیدی اشاره دارد که یک فرد در طول یک ماه میتواند به اتمام برساند.
آنچه بروکز در کتاب خود به جدل با آن میپردازد، تفکر اشتباهی است که بر طبق آن میگویند: اگر یک مهندس نرمافزار، یک پروژه نرمافزاری را در ۱۲ ماه میتواند به اتمام برساند، پس با ۱۲ مهندس نرمافزار تنها در طی یک ماه، میتوان آن پروژه را به اتمام رساند. بر طبق این تفکر، اغلب مدیران هنگامی که میبینند موعد تحویل پروژه نزدیک شده و کار به سرعت دلخواه پیش نمیرود ترجیح میدهند چند مهندس دیگر به پروژه اضافه کنند تا سرعت کار را بالا ببرند.
من یک دیجیتال مارکتر هستیم. که بیش از 10 سال تجربه در زمینه بازاریابی دیجیتال ، طراحی سایت و رسانه های دیجیتال دارم.
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است.
جهت بررسی و تجزیه و تحلیل رایگان سیستم بازاریابی سایت شما، ایملتان را وارد کنید.